از دیدگاه پزشکان استمنا آثار زیانباری بر جسم و روح و روان وارد می سازد که ذیلا مطالبی به استحضار می رسد.
الف. آسیبهاى جسمانى
۱٫ ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبرانناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است، اگر خودارضایى در شبانه روز به دفعات تکرار شود.این احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مىکند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مىانجامد. … وقتى قلم به دست مىگیرم زود خسته مىشوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمین مىگذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پیدا کند و دوباره بنویسم. «نامهاى از یک جوان» … آن چه امروز برایم باقى مانده است (از ناحیه این عمل) جسمى نحیف و درهم شکسته است. «نامهاى از یک جوان». … با این که ورزشکارم زانوهایم مرتب سست مىشود. «پسرى ۱۸ ساله» من که دخترى پر جنب و جوش و داراى چهرهاى روشن بودم، کم کم به دخترى بى حال، کم تحرک و رنگ پریده مبدل شدم. «دخترى ۱۵ ساله، کلاس اول تجربى» لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانهها و عوارض ضعف جسمانى است. متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمىشود ، بلکه کل بدن را ساقط مىکد. شخصى که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.
۲٫ ضعف بینایى خود ارضاى به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مىگذارد و آن را کاهش مىدهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مىشود. با این که اهل ورزش هستم چشمانم خسته مىشود و جلو چشمم تیره و تار مىشود به حدى که سرگیجه مىگیرم آیا این از عوارض خودارضایى است؟ «نامهاى از یک پسر ۱۸ ساله» جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضایى بود وقتى مىخواست کتابى را بخواند چشم هایش سیاهى مىرفت، حدقههاى چشم او بیش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشمهاى خود درد شدید احساس مىکرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان). روزى در یکى از خیابانهاى یزد چشمم به جوانى حدوداً بیست و پنج ساله افتاد که در اثر نابینایى به همراه برادرش حرکت مىکرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنین شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضایى) بوده است و دست از این کار برنداشته است تا به این روز افتاد. (همان).
۳٫ آسیبپذیرى در برابر بیمارى ها تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارىها را فراهم مىآورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است نمىتواند در مقابل میکروبها و ویروسها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکى از بیمارىهاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضایى مىکرد، در روز ششم بیمارى کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرگ او را فراگرفت.
۴٫ آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانىهاى جنسى و تولید مثل خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مىگذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتىهاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضایى است. بعضى ازاین اثرات عبارت اند از: تورم غدد وذى تورم کانال نطفه تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار شل شدن عضلات تناسلى خروج بى اختیار منى با کوچکترین حادثه ایجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران از بین رفتن پرده بکارت ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام بیماریهاى مقاربتى عقیم شدن
۵٫ آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مىبیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خود مىشوندن و از این طریق آسیبهاى جبرانناپذیر و بر آنها وارد مىشود. تخلیههاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مىشود. خودارضایىهاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مىسازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مىشود. به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و… از ضعف و اختلال اعصاب است. … قسمتهاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامهاى از یک جوان» و تو اى جوان عزیز به خود آى و این آسیبها را جلوى چشم خویش تابلو کن و با تأملدر این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده. کم خونى؛ کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛ کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگیجه؛ پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات. همگى از آسیبهاى جسمى خودارضایى هستند.
ب. آسیبهاى روحى – روانى
۱٫ ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مىشود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است. از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مىماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است. … استعداد کافى داشتم و تحصیل مىکردم اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمىکنم و با فشار و سختى به تحصیل ادامه مىدهم. «نامهاى از یک دانشآموز»
۲٫ اضطراب دلهره و دلواپسى از ویژگىهایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمىکند، او مرتب با خود درگیر است و نمىتواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مىشود نجات پیدا کنم» و.. لحظهاى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم مىکوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مىشود، امان او را مىگیرد. … آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مىماند. «امضا: همدم مرگ» … آیا پس از ترک مىتوانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟ «نامهاى از یک جوان» آن چه امروز از این عمل برایم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان ۱۷ ساله تهرانى»
۳٫ افسردگى بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشهگیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و… همگى از نشانههاى بارز و حتمى افسردگى است. ۴
. پرخاشگرى و بداخلاقى شخصِ خودارضا نسبت به کوچکترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مىرود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و… حساسیت فوقالعاده دارد.
۵٫ یأس از زندگى … در سنین ۱۶ یا ۱۷ سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگبارى به این سو و آن سو مىروم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامهاى از یک جوان» … تصمیم گرفتهام اگر راهى برایم نباشد خودکشى کنم…. «دختر ۱۸ ساله تهرانى»
۶٫ از بین رفتن خلاقیتها، توانایىها و سرکوب شدن استعدادها.
. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
ج) آسیبهاى اجتماعى
۸٫ هوس باز و بىبند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع. ۹٫ بى عاطفه، کم رو و خجل. ۱۰ ۱۱٫ از بین رفتن صفاى دل و بى علاقهگى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و… . ۱۲٫ احساس گناه، عذاب وجدان. ۷٫ عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیتهاى فکرى. خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مىآورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشهدارتر خواهد شد. فرد در گوشهاى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مىپردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مىگردد و حیات جمعى را دچار مخاطره مىسازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمىکند. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیرو جوان و پرانرژى محروم گردیده است و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مىشود. این دسته از آسیبها عبارت اند از:
۱٫ بى آبرویى؛
۳ .انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛ ۴٫ مشکلاتى در ازدواج از قبیل: عدم پذیرش در خواستگارى اکنون خواستگاران فراوانى دارم که هر یک از دیگرى بهتر هستند. به دلیل همین مسأله (خودارضایى و از دست دادن بکارت) است که مجبورم به خواستگارانم جواب رد بدهم بدون اینکه پدر و مادرم علت نپذیرفتن من را بدانند. «دخترى ۱۸ ساله از تهران» بر اثر خودارضایى دامنم لکه دار شده و حالا خواستگاران فراوانى دارم که هرکدام از دیگرى بهتر است. به من بگویید چه کار کنم. «نامهاى از یک دختر جوان» بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن بى میلى به همسر ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر ناسازگارى خانوادگى سرد بودن کانون خانواده ناتوانى در برابر مشکلات و سختىها پس از ازدواج طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده ۵٫ افت تحصیلى این کار روى تحصیلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهمایى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایى، ثلث اول یک تجدیدى آوردم. «دختر ۱۵ ساله» ۲٫ مشکلات خانوادگى؛
۶٫ بزهکارى
۸٫ لذت نبردن از دوستىها و مهر و محبتها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان. ۹٫ از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا. ۱۰٫ انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران. ۱۱٫ ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران. ۱۲٫ سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان. ۱۳٫ ترویج و اشاعه فحشا و منکرات. ۱۴٫ شیوع بیمارىهاى مقاربتى در جامعه. ۱۵٫ حسادت و بدبینى. ۷٫ عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و…
د) آسیبهاى معنوى و اخروى
همه آسیبهاى سه گانه که سخن از آنها به میان رفت قابل اصلاح و جبران است اما آسیب معنوى به این راحتى قابل جبران نیست چون اولاً: آسیب به قلب و دل است که هیچ بعد از وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مىشود و آن را فاسد و از کار مىاندازد. ثانیاً: این آسیب فقط دنیوى نیست. قرآن کریم مىفرماید: چنین نیست که بعضى خیال مىکنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگارى بر دلهایشان نشسته، لذا از درک حقیقت واماندهاند: «کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون»؛ (مطففین، آیه ۱۴) کلمه «ران» در آیه مذکور به معناى زنگار است.
زنگ یا زنگار در امور مادى همان چیزى است که روى فلزات و اشیاى قیمتى مىنشیند، همان لایه قرمز رنگى که بر اثر رطوبت هوا روى آهم و مانند آن ظاهر مىشود و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتن شفافیت و درخشندگى آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است. (تفسیر نمونه، ذیل آیه ۱۴ مطففین.) آرى، بدترین اثر گناه، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. «گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب مىشوند» (همان) مرحوم علامه طباطبایى رحمه الله در تفسیر المیزان (ذیل آین مطففین: ۱۴)مىفرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده مىشود: ۱٫ اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مىدهند؛ ۲٫ این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقیقت را درک کند؛ ۳٫ نفس آدمى به حسب طبع اولیهاش صفا و جلایى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک میکند.
قلب از دیدگاه قرآن جایگاه مهمى دارد قرآن کریم اولاً: قلب را مهمترین مرکز شناخت در انسان معرفى مىکند. ثانیاً: بیمارى قلب را مهمترین بیمارى به حساب مىآورد و از این بیمارى به تعابیر مختلف و عجیب یاد مىکند: قلب بیمار، قساوت قلب، انحراف قلب، زنگار قلب، کور شدن قلب، مهر شدن قلب، قفل شدن قلب و بالاخره از همه مهمتر مردن قلب. که جمعاً بیش از هفتاد و دو مورد آمده است.
در اهمیت گناه از دیدگاه اسلام همین بس که اسلام اولاً: کیفر و اثر آن را منحصر به دنیا نکرده است.(مائده، آیه ۳۳)ثانیاً: از اندیشه و فکر گناه هم منع کرده است تا گناه را از سرچشمه خشک کند. على (ع) مىفرماید: کسى که در انجام گناه زیاد فکر کند، بالاخره به گناه کشیده مىشود (غررالحکم). ثالثاً: از گناه به عنوان درد و بیمارى یاد کرده است. (على (ع) براى دلها بیمارىاى، دردناکتر از گناه نیست (بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۴۲). رابعاً: از رفاقت و دوستى با گنهکار و شرکت در مجالس گناه به شدت نهى کرده است. على (ع): بر فرد مسلمان شایسته نیست که با گنهکار طرح رفاقت و دوستى بریزد. (وسائل الشیعه، ج۲، ص ۲۶۹). خامساً: ترک گناه را بهترین عبادت برشمرده است. (على (ع): برترى عبادت، دورى گزیدن از گناه است.)
اینها بخش بسیار اندک از هشدارهایى است که اسلام براى دفع اثر زیانبار گناه به انسانها داده است. براى این که به تأثیر گناه بر دل و قلب بیشتر پى ببریم، به عنوان نمونه به ذکر چند روایت اکتفا مىکنیم: رسول اکرم (ص) مىفرماید: وقتى انسان مؤمن گناهى را مرتکب مىشود، لکه سیاهى در قلبش پیدا مىشود که اگر دل از آن بکند و توبهکرده و از خداوند آمرزش طلبد دوباره قلبش شفاف مىشود و اگر گناه را ادامه دهد، سیاهى تمام قلبش را فرا مىگیرد. (تفسیر المیزان، ذیل آیه ۱۴ مطففین) رسول گرامى اسلام(ص): وقتى حرامها نادیده گرفته شود و کسى مرتکب آنها شود، خداوند طورى بر دلش مهر مىزند که بعد از آن دیگر قدرت درک و فهم را نداشته باشد. (محمد هویدى، التفسیر المعین.) دیگرى بر قلب وارد شود به جایى مىرسد که تمام قلب را فرا گرفته و آن را وارونه مىکند. (تفسیر المیزان، ذیل آیه ۱۴ مطففین) ظرف، وقتى وارونه شود هیچ چیز در آن قرار نمىگیرد، قلب هم در اثر گناه طورى وارونه مىشود که دیگر علم و حقیقت در آن جاى نمىگیرد.
خودارضایى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است شاید از همین بابد باشد که اثر در قلب و دل آدمى مىگذارد و آثار روحى و روانى خودارضایى که در بخش (ب) بیان گردید، عمدتاً از همین بیمارى دل ناشى مىشود. در این جا چند روایت در مورد اثر معنوى گناه خودارضایى بیان مىکنیم به امید آن که تو اى جوان عزیز و برومند، اى که چشم امید پدر ومادر و جامعه به توست، اى آینده ساز خود و جامعه اسلامى و بالاخره تو اى مبتلا به این گنه خانمانسوز و هلاکت بار به خود آیى و تا دیر نشده خود را از این مهلکه و باتلاق نجات دهى، بدان که مىتوانى، حتماً مىتوانى! ۱٫ امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمىکند و از چشم خدا مىافتد. (میزان الحکمة، ح ۱۸۷۴۹) ۲٫ رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. (همان، ح ۱۸۷۴۸) ۳٫ رسول خدا(ص): کسى که خودارضایى مىکند، ملعون است. (همان، ح ۱۸۷۵۱) ۴٫ امام صادق(ع): خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (همان، ح ۱۸۷۵۰) ۵٫ امام صادق(ع): براى کسى که خودارضایى کند در قیامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است. (همان، ح ۱۸۷۴۹) در پایان توجه شما را به تحقیقى که حاصل بررسى ۴۰۰ نامه رسیده از نوجوانان کشور به برنامه آینده سازان صداى جمهورى اسلامى در دى ماه ۱۳۶۷ است جلب مىکنیم.
طبق این تحقیق افرادى که مبتلا به خودارضایى مىباشند. به ناراحتىهاى زیر مبتلا گشتهاند: ۱٫ ضعیف شدن چشم؛ ۲٫ لاغر شدن صورت؛ ۳٫ ضعف اعصاب؛ ۴٫ تحلیل رفتن بدن؛ ۵٫ سردرد و سرگیجه؛ ۶٫ سرماخوردگى زود به زود؛ ۷٫ کم خونى؛ ۸٫ سست شدن زانو؛ ۹٫ سیاه شدن دور چشم؛ ۱۰٫ ضعف حافظه؛ ۱۱٫ زرد شدن صورت؛ ۱۲٫ ضعف و اختلالات شنوایى؛ ۱۳٫ جوش صورت؛ ۱۴٫ گوشهگیرى؛ ۱۵٫ اختلال در خواب؛ ۱۶٫ ایجاد حالت وسواس و تردید؛ ۱۷٫ افت تحصیلى. برای جلوگیری از خود ارضایی به نکات زیر توجه فرمایید:
۱-بر اساس تحقیقات به عمل آمده، بیشتر افراد مبتلا به استمنا اظهار کرده اند ، آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از این کار بردارند. اینان خود را غریقی می بینند که میان امواج خروشان دریا گرفتار شده اند، در حالی که حقیقیت این نیست. در طول زندگی به موازات رشد بدنی، اراده نیز تعمیق می یابد و انسان در هر شرایطی قادر به تسلط بیشتر بر خواسته های خود می باشد.
بنابراین اولین راهکار تقویت اراده است. عواملی در تقویت اراده مؤثر است مانند: ۱ـ تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون. ۲ـ توجه به عبادات به ویژه نماز که تمرین تمرکز فکر است. ۳ـ پایان رسانیدن کارهای نیمه تمام. ۴ـ تلقین مثبت. همواره به خود این گونه تلقین کنید که ارادة انجام این کار را دارید و شکست مفهومی ندارد. تلقین در ترک عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضایی مؤثر است. پل ژاگو می گوید: «وقتی بخواهیم با عادت زشتی ستیزه کنیم، ابتدا باید نتایج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازیم، بعد منافعی را که در نتیجة ترک آن عاید می شود، در روح خود تصور کنیم، در نتیجة این عمل، هر بار که چنین نمایشی در روح خود می دهیم، بر آن تحریک یا وسوسه چیرگی یافته و لذت ترک آن را در خود احساس می کنیم. اگر تلقین به نفس را بلافاصه پیش از خواب اجرا کنیم، مؤثر تر از مواقع دیگر خواهد بود. به طور کلی، متمرکز ساختن فکر در کاری که می خواهیم برای اجرای آن فردا صبح در فلان ساعت بیدار شویم کافی است». بنابراین باید خود را باور کنید و ترس و شکست را به خود راه ندهید. بدانید که اگر بخواهید می توانید. این جمله شعار نیست، بلکه در عمل نیز افراد زیادی توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه کنند و به حال طبیعی برگردند.
۲ـ گسترش دایره ارتباطات: افراد مبتلا به انحرافات اخلاقی و جنسی معمولاً از بُعد ارتباطی، آسیب دیده و تنهایی را برگزیده اند. درمان خودارضایی وقتی میسر است که از انزوا خارج شوید و به جمع بپیوندید. در محیط دانشگاه در فعالیت های فوق برنامه مانند اردوهای دانشجویی یا فعالیت های هنری مانند شعر، سرود، بازی در نمایش، تئاتر و غیره حضور فعال داشته باشید. ۳ـ تغییر زاویه نگرش و عمل: یکی از شیوه های درمان خودارضایی، تغییر جهت دادن انرژی روانی جوان از هدف های جنسی به هدف های فرهنگی و هنری است. البته انتخاب اهداف مذکور بستگی به استعدادها و توان های جوان دارد. گرایش به معنویت یک نوع تصعید نیز می تواند حساب شود. به طور کلی منظور آن است که هر وقت خواستید به عادت ناپسند روی آورید، فوراً خود را مشغول کار دیگری کنید که به آن علاقه دارید. ۴ـ مثبت گرایی: هرگونه منفی گرایی و احساس پوچی، درمان خودارضایی را به تأخیر می اندازند، در عوض اصلاح فکر و مثبت گرایی، گام مؤثری در ترک خودارضایی محسوب می شود. قطعاً درگذشته موفقیت هایی داشته اید، مانند موفقیت در درس ها یا حرفه و شغل که بسیاری از جوانان آرزوی آن را دارند. این پیروزی را مورد توجه قرار دهید و بر نقاط مثبت خویش و خود باوری و ایمان به خود پافشاری کنید. در این صورت احساس می نمایید هنوز قادرید زندگی نوینی را بیافرینید. ۵ـ امید آفرینی: بیش تر افرادی که دچار خودارضایی شده اند، از دو جهت نگرانی دارند: از گذشته و از عوارض جسمی و روانی.از این رو احساس نا امیدی می کنند ؛ در حالی که آنان نباید تصوّر کنند بعد از چند بار توبه و شکستن آن، دیگر امیدی وجود ندارد. در توبه همیشه به روی بندگان گناهکار باز است و امکان بازگشت فراهم می باشد. این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز آی امام باقر(ع) فرمود: «محبوب ترین افراد پیش خدا گناهکارانی هستند که بیشتر در معرض گناه بوده و توبه کرده اند. کافی است از صمیم دل توبه کنید و بر ترک گناه تصمیم بگیرید. اگر این اتفاق بیفتد، مانند کسی هستید که اصلاً گناهی مرتکب نشده است. در مورد زیان های جسمی و روانی ناشی از خود ارضایی مانند احساس درد در ناحیه چشم و گودی چشم و غیره، همة این عوارض، در پرتو معالجات و تدابیر درمانی قابل جبران است. ۶ـ درمان تدریجی: ترک عادت نامطلوب به طور ناگهانی و دفعی امکان پذیر نیست، بلکه هرگونه تغییر نیازمند فرصت بخشیدن وگذشت زمان خواهد بود، پس مرحله به مرحله پیش بروید و از ادامة کار خسته نشوید. ۷ـ پرورش معنویت: نماز بهترین راه ارتباطی با خدا است و سد پولادینی در برابر امواج گناه به حساب می آید، پس نماز عاملی تهاجمی علیه انحرافات است. هر چه می توانید رابطة خود را با خدا تقویت کنید و نماز را با توجه کامل بخوانید. خود را در برابر وسوسه های شیطانی مسلّح سازید. هر روز قرآن بخوانید و دعاهای مورد علاقه به ویژه مناجات شعبانیه همراه با معنای آن را زمزمه کنید. ۸ـ ورزش: یکی از عواملی که هم در پیشگیری نقش دارد و هم در درمان، ورزش است، از جمله کوهنوردی که انرژی های متراکم را در مسیر سالم به جریان می اندازد. ۹ـ ازدواج: در اولین فرصت ازدواج کنید، حتی اگر به صورت نامزدی و عقد کردن انجام گیرد. ۱۰ـ رژیم غذایی: از خوردن غذاهایی که مقدار زیادی کالری دارد، اجتناب کنید. ۱۱ـ درمان طبی: در مواردی لازم است به متخصص مراجعه کنید. تزریق نوعی هورمون موجب تعادل تمایلات می شود. ۱۲ – به صورت طاق باز نخوابید و از دمر خوابیدن به گونه اى که شکم و سینه ها روى زمین قرار گیرد, اجتناب کنید و از قرار دادن پا روى پاى دیگر هنگام خواب خوددارى شود. ۱۳ – پیوسته با لباس گشاد و آزاد بخوابید و از خوایدن با شورت پرهیز کنید. هرگز در یک اتاق دربسته وخلوت نخوابید و عادت کنید اتاق خوابتان مقدارى روشنایى داشته باشید. ۱۴ – نگه داشتن ادرار و مدفوع , علاوه بر ایجاد سنگ کلیه و مثانه و بیمارى هاى انگلى و قارچى و بالارفتن میزان اورهء خون , باعث فراهم شدن زمینه اى مساعد براى بیمارى هاى جنسى واستمنا است . ۱۵ – از توقف زیاد در توالت جدّاً بپرهیزید. مخرج بول و غایط همیشه با آب سرد شست و شو داده شود و از شستن با آب گرم خود داری نمایید. مگر درمواقع بیمارى یا حساسیت از پاک کردن با دستمال کاغذى و غیره . در حمام کردن نیز به این مسئله توجه داشته باشید که آب چندان گرم نباشد. ۱۶ – از پوشیدن لباس زبر یا بسیار نرم اجتناب شود. هم چنین از پوشیدن لباس هاى کیپ وچسبان مانند شلوار جین خوددارى گردد. ۱۷ – سعى کنید هفته اى دو روز و یا اقلاً یک روز, روزه بگیرید و شب ها, غذاى سبک بخورید; زیرا در کاهش و تعدیل غریزهء جنسى مؤثر است . از مصرف غذاهاى داراى مواد پروتیینى زیاد و ادویه و غذاهایى که طبیعت گرم دارند, مانند عسل و خرما و موز و یا پیاز و سیر خوددارى کنید. بیش تر از لبنیات مخصوصاً ماست و هم چنین سبزى ها به خصوص کاهو و کلم استفاده کنید.
نظرات شما عزیزان:
فاطمه
ساعت16:56---14 ارديبهشت 1392
سلام وبه جالبی دار به منم سربزن راستی اگه باتبادل لینک موافقی خبر بده